تمرکزت کم شده؟ چیزهایی را فراموش می‌کنی که قبلاً همیشه یادت می‌ماند؟ در تصمیم‌گیری دچار سردرگمی هستی یا سرعت پردازش ذهنت کاهش پیدا کرده؟ شاید وقت آن رسیده که درباره درمان اختلال شناختی بیشتر بدانی. اختلال شناختی یک مشکل نادر نیست، بلکه وضعیتی‌ست که ممکن است از کودکی تا کهنسالی، هر کسی را درگیر کند.

در این مقاله قرار نیست فقط درباره تعاریف تکراری صحبت کنیم. اینجا یاد می‌گیری اختلال شناختی دقیقاً چیست، چطور شناسایی می‌شود، چه علائمی دارد و مهم‌تر از همه، راه‌های علمی و عملی برای درمان اختلال شناختی چیست.

اختلال شناختی چیست؟ از تعریف تا تجربه روزمره

اختلال شناختی به مشکلاتی گفته می‌شود که بر توانایی‌های مغزی مثل حافظه، توجه، حل مسئله، درک، زبان و قضاوت تأثیر می‌گذارد. این اختلال می‌تواند خفیف یا شدید باشد. در حالت خفیف، ممکن است فقط تمرکزت کم شود یا چیزهایی را فراموش کنی. اما در حالت شدیدتر، حتی در انجام کارهای ساده‌ی روزمره مثل پرداخت قبض یا آشپزی هم دچار مشکل می‌شوی.

درمان اختلال شناختی بسته به شدت آن، نوع آن و علت زمینه‌ای، متفاوت است. اما قبل از رسیدن به درمان، باید دقیق‌تر علائم را بشناسیم.

علائم اختلال شناختی را چطور تشخیص بدهیم؟

در بسیاری از افراد، اختلال شناختی آرام و تدریجی شروع می‌شود. برخی از علائم رایج آن عبارتند از:

  • فراموشی بیش از حد معمول
  • مشکل در تمرکز و دقت
  • گیج شدن در زمان یا مکان
  • دشواری در انجام چند کار هم‌زمان
  • کاهش توانایی برنامه‌ریزی یا تصمیم‌گیری

اگر این علائم در زندگی روزمره‌ات اختلال ایجاد کرده‌اند، باید جدی‌شان بگیری. در این مرحله، مراجعه به روان‌شناس یا متخصص مغز و اعصاب ضروری‌ست تا بتوان فرآیند درمان اختلال شناختی را آغاز کرد.

دلایل بروز اختلال شناختی؛ چرا این اتفاق می‌افتد؟

دلایل مختلفی می‌توانند باعث اختلال در عملکرد شناختی مغز شوند. از جمله:

  • ضربه مغزی یا تصادفات
  • آلزایمر یا سایر انواع زوال عقل
  • افسردگی یا اضطراب شدید
  • مصرف بعضی داروها یا مواد مخدر
  • اختلالات خواب
  • کمبودهای تغذیه‌ای مثل کمبود ویتامین B12

درمان موفق فقط وقتی ممکن است که علت اصلی شناخته شود. برای همین است که مرحله‌ی تشخیص و ارزیابی اولیه نقش کلیدی در درمان اختلال شناختی دارد.

ارزیابی شناختی؛ شروع درمان از شناخت مغز

پیش از هر نوع درمان، نیاز به ارزیابی دقیق وجود دارد. این ارزیابی معمولاً شامل تست‌های نوروسایکولوژیک، بررسی عملکرد حافظه، توجه، زبان و عملکرد اجرایی است. متخصص از این طریق متوجه می‌شود که کدام بخش از عملکرد مغز دچار اختلال شده و شدت آن چقدر است.

بدون این مرحله، ورود به فاز درمان، مثل راه رفتن در تاریکی‌ست. بنابراین اگر دنبال درمان اختلال شناختی هستی، باید بپذیری که مسیر از شناخت شروع می‌شود، نه نسخه‌ی فوری.

روش‌های علمی و عملی برای درمان اختلال شناختی

درمان این اختلال، یک مسیر تک‌مرحله‌ای نیست؛ بلکه یک ترکیب هوشمندانه از مداخلات مختلف است. بسته به شدت اختلال و علت آن، برخی یا همه‌ی این موارد ممکن است تجویز شوند:

  1. درمان دارویی

اگر اختلال شناختی ناشی از بیماری‌های نورولوژیک مثل آلزایمر یا پارکینسون باشد، داروهایی برای کاهش سرعت پیشرفت تجویز می‌شود. گاهی هم داروهایی برای بهبود خواب، کاهش اضطراب یا بهبود خلق تجویز می‌شود که به‌طور غیرمستقیم عملکرد شناختی را بهبود می‌دهند.

  1. توانبخشی شناختی

در این روش، با تمرینات خاص ذهنی مثل پازل، تمرین‌های حافظه، بازی‌های تمرکزی و تکنیک‌های حل مسئله، عملکرد مغز تقویت می‌شود. این تمرین‌ها در جلسات روان‌درمانی یا حتی با اپلیکیشن‌های تخصصی انجام می‌شود و یکی از مؤثرترین بخش‌های درمان اختلال شناختی است.

  1. اصلاح سبک زندگی

خواب کافی، تغذیه مناسب، کاهش مصرف قند و چربی‌های مضر، ورزش منظم و پرهیز از استرس نقش حیاتی دارند. سبک زندگی سالم، سوخت مناسب را به مغز می‌رساند و به بهبود عملکرد شناختی کمک می‌کند.

  1. درمان روان‌شناختی

اگر زمینه‌ی افسردگی یا اضطراب وجود دارد، درمان آن می‌تواند باعث بهبود قابل توجهی در عملکرد شناختی شود. مشاوره‌های CBT، درمان رفتاری و حتی آموزش مهارت‌های مدیریت زمان و حافظه در این حوزه کمک‌کننده‌اند.

نقش خانواده در بهبود فرد مبتلا به اختلال شناختی

فردی که دچار اختلال شناختی شده، نیاز به درک و همراهی اطرافیان دارد. خشم، تمسخر یا بی‌توجهی می‌تواند وضعیت را بدتر کند. خانواده می‌توانند با ایجاد محیط امن، یادآوری منظم کارها، کمک در مدیریت زمان و فراهم‌کردن فضای آرام، در روند درمان اختلال شناختی نقش مثبت و مؤثری داشته باشند.

نتیجه‌گیری: بازگشت توان ذهنی ممکن است

درمان اختلال شناختی ممکن است زمان‌بر باشد، اما کاملاً ممکن است. با ارزیابی صحیح، استفاده از روش‌های علمی، تغییر سبک زندگی و پشتیبانی خانوادگی، مغز می‌تواند تا حد زیادی توانایی‌های خود را بازیابی کند.

اگر فکر می‌کنی حافظه‌ات ضعیف‌تر شده، تمرکزت پایین آمده یا تصمیم‌گیری برایت سخت شده، خودت را سرزنش نکن. این‌ها زنگ خطرهایی هستند که باید شنیده شوند. درمان، از همین نقطه شروع می‌شود.

مطالب مرتبط:

از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟

به این مطلب امتیاز دهید

نظر شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *